انسانها عادت دارند هنگام مواجهه با مشکلات و سختیها، به
جای استقامت و پایداری و تلاش برای حلّ مشکل، فرا فکنی کنند و تقصیر را به گردن
دیگران بیندازند. اگر کسی در وسط دریا درون یک قايق نشسته باشد و قایق او کج شود،
چنانچه شنا بلد نباشد و نتواند چارهای برای نجات خود بیندیشد، اوّل كاري كه ميكند
گله و شكايت از خدا است. پس از آن مردم و زمانه را متّهم میکند و میپندارد همه
دست در دست یکدیگر، در جهت غرق شدن او تلاش میکنند. این طرز تفکّر انسان را به
پوچی رهنمون میشود و نهایتاً منجر به تباهی او میگردد. حال اگر کسی که در قایق
نشسته است، شنا بلد باشد و با صبر و حوصله برای نجات خود تلاش کند، قطعاً موفّق ميشود.
آن قایق برای مردم مثال زندگی دنیا و برای سالک، مثال سلوک
او است. انسان هر لحظه باید احتمال دهد با مشکلات و معضلاتی مواجه خواهد شد که حلِّ
آن مشکلات، علاوه بر صبر و حوصله، نیاز به کوشش فراوان دارد. روندۀ راه حقیقت باید
مراقب باشد که موانع راه، مانع ادامۀ حرکت او نشود که توقّف او موجب بازگشت و
بازگشت او باعث خروج وی از مسیر حرکت به سوی خدا میشود.
در روايات آمده است كه خداوند در روز قيامت از بندهای که
در دنیا با مشکلات فراوانی روبرو بوده و با استقامت و پایداری توانسته است، بر
معضلات مسلّط شود، عذر خواهي ميكند و به او ميگويد: اي بندۀ من، من از هفتاد پدر
و مادر براي تو مهربانتر بودم ولي صلاح تو در وجود مشكل تو بود. همچنین كساني كه
در زندگي دنيا با مشكلات دست و پنجه نرم ميكنند، اگر راضي به رضاي خدا باشند، طي
يك شبانه روز زندگي، ثواب يك حج و یک عمرۀ مقبول به آنان عطا میشود. پس سالک برای
حرکت به سوی خدا، نیاز به استقامت و پایداری دارد.